دختران خیابان انقلاب در کدام پازل بازی کردند؟
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۴۰۴۳۷
پیش از این و در دو گزارش قبل دربارهٔ «محسن مجتهدزاده» معروف به «شیخ قمی» برایتان گفتهایم (لینک قسمتهای قبل را در انتهای گزارش ببینید). فعالیتهای تبلیغی او در آمریکای لاتین و قدرت اقناع او در موضوع حجاب را هم تا حدودی برایتان تشریح کردیم. در این قسمت به ادامهٔ بحث میپردازیم.
این ماجرا انتها ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در قسمت قبل گفتیم عدهای در داخل یا خارج از ایران با شعارهای فمینیستی «بدن من، انتخاب من»، «تاپلس» و... زنان را گام به گام به سمت آسیب بیشتر میکشانند.
«محسن مجتهدزاده» در تحلیل ماجرای «دختران خیابان انقلاب» به ماجرای «تاپلس» (Topless) و اعتراض زنان غربی به اینکه چرا برهنه کردن بالاتنه برای برای زنان جرم است و برای مردان نه، اشاره میکند و میگوید «زنان غربی در نهضتهایی، بالاتنهشان را برهنه میکردند و لباسشان را سر چوب میزدند. مصی علینژاد این نهضت را برای ایران بومیسازی کرد و به دختران گفت روسریشان را سر چوب بزنند. «نیلوفر فولادی» که به عنوان «دختر خیابان انقلاب» تصویرش در حالی که روسری بر سر چوب زده بود منتشر شد، وقتی به هلند رفت به نهضت «تاپلس» پیوست و بالاتنهاش را برهنه کرد.». این همان فتح سنگر به سنگر است و انتها ندارد.
زورگویی و تحقیر را فراموش کنید
شیخ قمی معتقد است وقتی خطایی وجود دارد، اگر با منطق اصلاحش کنیم خانمها همراهی میکنند. در ادبیاتمان نباید از واژگان تحقیرآمیز استفاده کنیم. نباید انتخاب و حق آزادی زن را نادیده بگیریم. با دیکته کردن و تحکم نمیشود کسی را قانع کرد. زورگویی و به جای او تصمیم گرفتن، دقیقاً نقطهٔ پسزدن است. جملهٔ «خانم! موهایت را بپوشان، وگرنه باعث تحریک مردان میشوی و میروی جهنم!» باعث هدایت نمیشود. جواب میدهند «به من چه! نگاه نکنند!». پس اینکه تحقیرشان کنیم یا به عنوان کالای جنسی تعبیرشان کنیم، آسیب گفتمانی ما در حوزهٔ حجاب و عفاف است.
گفتمان ارزش دادن به بانوان را دریابید
بیان تفاوت ورود به رابطه در اسلام و غرب، مصداق بسیار خوبی از نشان دادن ارزش زن است و بر زنان غربی بسیار اثرگذار است: «دخترم، شما بسیار ارزشمند و فوقالعاده زیبا هستی. خداوند از تو فقط یک دانه آفریده. با این اوصاف، پسر به صورت متعهدانه با شما وارد رابطه شود یا غیرمتعهدانه؟ آیا فقط با شما در ارتباط باشد یا با ۱۰ نفر دیگر هم باشد؟». پاسخ تمام خانمها روشن است «متعهدانه و فقط با من».
حالا برایش توضیح میدهیم تفکر و منطقِ «من هر کار بخواهم میکنم و هر طور بخواهم میپوشم» با این نوع رابطه جور نیست. چون در مقابل پسر هم همین حرف را میزند و به دنبال چشمچرانی و روابط متعدد میرود. منطقی نیست که زنان هر طور بخواهند بپوشند و هر کار میخواهند بکنند، بعد به مردان بگوییم نگاه نکنند. اسلام در یک راهکار منطقی میگوید خانمها پوشش محترمانه و عفیفانه داشته باشند، آقایان هم نگاهشان را کنترل کنند.
بعد از استدلالهایی که از قسمت قبل تا اینجا ذکر شد، مجتهدزاده گل بحث را برای اقناع مخاطب مطرح میکند. «خانم! به خاطر خودت و آیندهات، خودت را بپوشان. چون تو لیاقت یک رابطهٔ متعهدانه و سالم را داری. خودت را دستکم نگیر. دیدن موی زیبای شما ارزشمند است و لیاقت میخواهد. اگر قبول داری پس آن را بهصورت عمومی ارائه نمیدهی. لبخند زیبای شما رایگان نیست که مفت به نامحرم بدهی.».
عوارض بیارزش کردن زن را ملموس کنید
در کنار گفتمان ارزش دادن به بانوان، عوارض بیارزش کردن زن باید برای مخاطب ملموسسازی شود. او باید بداند ماجرا از کشف حجاب وارد آزادی رابطه میشود. بعد تعهد و عشق از بین میرود. بعد در این پروژهٔ گام به گام، آزادی شراب مطرح میشود که بعد از اتفاقات سال ۱۴۰۰ در ایران دقیقاً همین اتفاق افتاد. قربانی آزادی شراب در هر جامعهای قطعاً بانوان هستند. چون در حالت مستی به آنها تجاوز میشود و مشکلات بعدی از جمله بیماریهای مقاربتی، بارداریهای ناخواسته، سقط جنین و عوارض روحی و جسمی آن، نگهداری از کودکی که پدری ندارد و... همه بر دوش خانمها خواهد بود. در نتیجهٔ چنین فشارهایی آمار خودکشی زنان در غرب بسیار بالاست؛ حتی میان افراد معروف و محبوبی مثل مرلین مونروی.
مجتهدزاده با توضیح این سلسلهاتفاقات میگوید: «بعد از بیان این واقعیتها خانمهای مخاطب را دعوت میکنیم تا خودشان بر اساس عقل و منطق انتخاب کنند. درست است که به دستگاه نظارتی نیاز داریم. اما اقناع درونی است که انگیزهها را فعال و انشاءالله مشکل حجاب را در جامعه ریشهکن میکند. وقتی برای این اقناع دست ما پر است، چرا باید کوتاهی کنیم؟».
شیطان را به زندگیتان راه ندهید
مفهومی وجود دارد به نام «ولایت شیطان». دل فقط با یاد خدا آرام میشود. اما شیطان تمام وجود فرد را پر از ترس میکند. شیخ قمی مثال میزند «اگر روسریات را برداشتی و مورد نگاهها و طمعهای شیطانی قرار گرفتی، آرامش کسب نمیکنی. دچار وسوسههای جنونآمیز میشوی. نگاههای حرام زندگیات را بیبرکت میکند. تو را چشم میزنند. چشمزخم یک مفهوم علمی و واقعی است. کسی که جلوههای مادی خود را نمایش بدهد، دچار چشمزخم میشود. چون آدمهای گناهکار نگاهت میکنند که بیشترین چشمزخم را میزنند. وقتی خانمی خودش را آرایش میکند یا با هوش مصنوعی عکسهای خاصی برای خودش میسازد، نگاهها و تصورات حرامی که در موردش میشود، به او آسیب میزند و زندگیاش را متلاشی میکند. مثلاً مدلها و بلاگرهای اینستاگرامی در واقعیت اصلاً خوشبخت نیستند و زندگیهای پرآسیبی دارند. چون شیطان وارد زندگیشان شده است. خودتان را در معرض این آسیبهای وحشتناک قرار ندهید.».
ضمن اینکه شیطان انسان را دچار حرص و سیریناپذیری میکند. در حالی که تلاش زیاد و قناعت باعث خوشبختی میشود. قناعت ثروتی است که تمام نمیشود.
حرص مدام به انسان وعدهٔ فقر میدهد. بعد از آن انسان را به فحشا میاندازد. فرد مدام در گامهای گناه پیش میرود تا در نهایت هلاک میشود.
حجتالاسلام مجتهدزاده با افزودن این نکته میگوید: «وقتی آن نگاه منطقی و این نگاه مذهبی را برای افراد توضیح میدهیم، میپذیرند.».
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: حقوق زنان خانواده زندگی خانم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۴۰۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ختم غائلهی شهرنو ؛ «چند نفر از خانمهای خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم»
یک اعلامیه دادیم خانمها را دعوت کردیم، متوسطها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشینهای خودمان به شهرهایشان برگرداندیم... چندتایشان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آنها گفتند ما برای خدا حاضریم با اینها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانمهای بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم میآیند. به گزارش خبرآنلاین، در آستانهی پیروزی انقلاب یکی از نقاطی که مورد غضب انقلابیون تندرو قرار گرفت و حتی دو هفته پیش از پیروزی قطعی توسط آنان به آتش کشیده شد، شهرنو یا همان محلهی بدنام تهران بود. نخستین بار عصر دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۵۷ شماری از جوانان تندرو به شهرنو هجوم برده و آنجا را به آتش کشیدند، اما ماجرا با ورود ده نفر روحانی در آن مقطع ختم به خیر شد؛ آنها فورا به آتشنشانی مراجعه کرده و از ماموران خواستند برای خاموش کردن آتش اقدام کنند. با این حال استخوان شهرنو همچنان لای زخم انقلاب باقی ماند تا نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب. مرحلهی بعدی مواجههی انقلابیون با شهرنو این بار اما نه سرخود، که به دستور دادستانی وقت صورت گرفت آن هم نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب. روز یکشنبه ۵ اسفند ۱۳۵۸ خیابانهای اطراف محدودهی شهرنو زیر پوشش حفاظتی پاسداران انقلاب قرار گرفت و در ساعت ۲۲ پاسداران کمیتهی منطقهی ۱۲ و چند نفر از اعضای شورای دایرهی مبارزه با منکرات، با در دست داشتن حکم دادستانی با بولدوزرهای شهرداری دیوارهای شهرنو را تخریب کردند.. فردای آن روز کیهان در پی اعلام این خبر نوشت: «قرار است جای خانهها، مغازهها و اماکن قلعه شهرنو که کار تخریب آن ظرف چند روز آینده پایان میگیرد، بهزودی در زمین آن بازار اسلامی، مسجد، مدرسه و پارک ایجاد شود.» یکی از مسئولان شورای دایرهی مبارزه با منکرات نیز در رابطه با این موضوع به خبرنگار شهری کیهان گفت: «دایرهی مبارزه با منکرات کار خود را از چهار ماه پیش با حکم دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و خط اصلی عملکرد این شورا مبارزهی پیگیر در جهت ریشهکن کردن فساد و فحشا در سراسر کشور میباشد.» نمایندهی دادستان برای حل این مسئله، شیخ حسین انصاریان بود. ایشان در گفتوگویی که با بخش تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاییز ۷۸ انجام داده جزئیات این ماجرا را توضیح داده است. مرکز اسناد انقلاب اسلامی بهتازگی ویدیوی قسمت دوم این بخش از سخنان او را در کانال تلگرامی خود قرار داده که متن آن به این شرح است: «یک اعلامیه دادیم خانمها را دعوت کردیم، متوسطها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشینهای خودمان به شهرهایشان برگرداندیم. جوانهایشان را یک محضرداری به نام آقای تقوایی که روحانی بود الان هم هست به او گفتیم ما شاید دو هزارتایی ازدواج داشته باشیم... چندتایشان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آنها گفتند ما برای خدا حاضریم با اینها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانمهای بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم میآیند. تعدادیشان هم اعلام کرده بودیم به موسسات ازدواجی، آنها جوانها را میفرستادند ما هم عین داستان را بهشان میگفتیم و خیلیهایشان هم به این صورت ازدواج دادیم. پیرزنها را هم بهشان گفتیم که به شما کمک میکنیم؛ ماهیانهای برایشان مقرر کردیم هر ماه میآمدند و پول به آنها میدادیم. آنجا تخلیه شد.» کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: مینو محرز: شش درصد کارگران جنسی تهران ایدز دارند/ میخواستند روسپیها را با آموزش خیاطی درمان کنند تهران ، زنان «شهر نو» و یک آقای خیلی خاص!